مطلب را با یک مثال ساده آغاز مینمایم؛ (در نظر داشته باشیم دانش اموزی که میخواهد در جلسه امتحان تخلفی انجام دهد هرگز در حضور استاد تخلف نمیکند... )

اما؛ ما که هیچ لحظه ای امام زمانمان از ما غافل نیستند و هیچ مکانی نیست که خود را از نگاه خدا و از محضر مولا خارج نماییم؛ چطور حاضر به انجام گناه میشویم؟ و چطور در محضر مولایمان دچار لغزش و خطا و انجام گناه می شویم ؟ مولایی که هر لحظه عشق به ما می ورزند و همواره انتظار نیکی و یاری و یاوری از سوی ما را دارند و ندای هل من ناصر ینصرونی سر داده اند و همواره در انتظار بازگشت ما شیعیان هستند...

من ِ شیعه چه کرده ام با دل مولا !! چه کرده ام برای ظهور مولا؟؟

اصلا کجای لشکرم؟؟

آیا این حق الناس نیست که ما مولایمان را غریب و تنها رها نموده ایم و در پیچ و تاب زندگی چنان تنیده ایم که گویا مولایی نیست! صاحبی نیست! امامی نیست!!

هر لحظه در مقابل دیدگان حضرت گناه و هزاران گناه و خطا انجام میدهیم و تلاشهایمان همه در جهت ساخت این زندگی فانیست و نه در جهت زمینه سازی ظهور حضرت!!!

و هر لحظه مانع ظهور میشویم!!